یادداشت

مسکن ایرانی با امضای چین

حضور چین در بازار مسکن ایران با سه ادعا همراه شده است: ساخت سریع، قیمت پایین و انتقال تکنولوژی.، اما سابقه روابط صنعتی با چین نشان می‌دهد احتمال تحقق ادعای سوم کمتر از همیشه است.

سولماز ایمانی؛ مدیرمسئول عصرسازندگان

تفاهمنامه ساخت مسکن با چین درست زمانی رونمایی شد که فشار استیضاح بر وزیر راه به اوج رسیده است و دولت بیش از هر چیز به یک «خبر خوب» نیاز دارد. از همین‌رو این همکاری خارجی همزمان سه کارکرد پیدا کرده است: کاهش فشار استیضاح، ساخت مسکن اجتماعی، و ادعای انتقال تکنولوژی به داخل. اما آیا این تفاهمنامه واقعاً موتور توان‌افزایی داخلی خواهد شد یا تنها نقشی پوششی بازی می‌کند؟

چین امروز یک قدرت صنعتی تثبیت‌شده است و تجربه‌های گذشته نشان می‌دهد که این کشور به‌سختی فناوری‌های کلیدی خود را در اختیار شرکای توسعه‌نیافته می‌گذارد. مدل توسعه چینی بر حفظ مزیت رقابتی استوار است؛ چین همان روشی را که روزگاری از غرب امتیاز گرفت، اکنون در برابر دیگران بسته نگه می‌دارد. در بهترین حالت، خط تولیدِ آماده وارد می‌شود و شرکت‌های ایرانی سهمی محدود در نصب و بهره‌برداری پیدا می‌کنند؛ نه در طراحی، نه در توسعه و نه در مالکیت فناوری.

از سوی دیگر، ایران زیرساخت لازم برای جذب تکنولوژی را در اختیار ندارد. از ضعف قراردادهای الزام‌آور گرفته تا چرخه مدیریتی ناپایدار و اقتصادی که واردات را از تولید سودآورتر می‌کند، همگی مانع از آن است که انتقال دانش در عمل رخ دهد.

در چنین شرایطی، ورود چین بیشتر به ساخت‌وساز سریع کمک می‌کند تا به ارتقای فناوری. ساخت مسکن اجتماعی با روش‌های صنعتی چین می‌تواند بخشی از نیاز فوری کشور را پاسخ دهد، اما نمی‌توان آن را معادل انتقال تکنولوژی دانست. اگر الزامات سختگیرانه و شفافیت قراردادها برقرار نشود، نتیجه نهایی چیزی جز افزایش وابستگی نخواهد بود.

آیا دولت با این تفاهمنامه می‌خواهد معضل مسکن را ریشه‌ای حل کند یا صرفاً به‌دنبال خنثی‌سازی فضای استیضاح است؟ پاسخ این پرسش تعیین می‌کند که همکاری با چین به «فرصت توسعه» بدل می‌شود یا به «تکرار یک چرخه قدیمی»: ساخت‌وساز با فناوری وارداتی، بدون آنکه دانش آن در داخل ریشه بدواند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا