راز بقا و موفقیت سازندگان حرفه ای در شرایط امروز ایران
در اقتصاد پرتلاطم و پر از بحران امروز ایران، ساخت و ساز بدون در نظر گرفتن واقعیتهای اقتصادی و محدودیتهای واقعی، مثل بستن چشم و دویدن در مه است؛ دیر یا زود در گِل گیر خواهد کرد.

سولماز ایمانی
به گزارش عصرسازندگان، ساختن در شرایط پرنوسان ایران باید با توجه به بحرانها و واقعیتهای خاص اقتصاد کشور طراحی و اجرا شود و ترکیبی از چابکی ذهنی، مدیریت ریسک، و نوآوری در انطباق با محدودیتها را مدنظر قرار داد.
دوندهای را تصور کنید که باید یک مسافت طولانی را بدود، تاکنون کیلومترها را دویده و خسته است؛ یک انگیزه درونی هم برای ادامه دادن دارد اما مسیر پیشرویش مهآلود است و شفاف نیست. دارد به دویدن ادامه میدهد اما نمیداند مسیرش چقدر پیچ و ناهمواری و سربالایی دارد و کجا ممکن است در گِل گیر کند.
او تلاش میکند که در همین فضای مبهم دوام بیاورد و جلو برود. این تصویری کلی و البته واقعی از شرایط امروز ایران است.
سازندگان حرفهای راز دارند
اگر بخواهیم بیپرده و واقعبینانه نگاه کنیم، راز بقا و موفقیت سازندگان حرفهای در شرایط امروز ایران، ترکیبی از چابکی ذهنی، مدیریت ریسک، و نوآوری در انطباق با محدودیتها است. در واقع، آنها صرفاً نمیسازند؛ بلکه استراتژیستهایی هستند که ساختوساز را مثل یک بازی شطرنج چندبعدی مدیریت میکنند.
سازندگان حرفهای میدانند که در ایران، چرخههای بازار مسکن گاهی غیرقابل پیشبینی است. آنها پیش از شروع پروژه، سناریوهای بدبینانه و خوشبینانه را شبیهسازی میکنند و تنها در شرایطی وارد میشوند که احتمال بقا حتی در سناریوی بد هم بالا باشد. آنها واقعیتهای بازار را درک کردهاند، سنجیده عمل میکنند و بخاطر آرزوهایشان وارد بازار پر پیچ و خم امروز نمیشوند.
این سازندگان به جای تکیه بر یک منبع سرمایه، از مشارکتها، پیشفروشهای حسابشده، تهاتر، و سرمایهگذاری مرحلهای استفاده میکنند تا فشار نقدینگی و خطر توقف پروژه کاهش یابد.
در شرایط بیثبات، سازندگان حرفهای بیشتر به سمت پروژههای میانمقیاس و قابلانعطاف میروند که هم سریعتر تکمیل میشوند و هم ریسک انباشت سرمایه و خواب پروژه را کمتر میکنند.
سازندگان حرفهای در ایران، میدانند که مقررات گاهی مانع و گاهی فرصت است. حرفهایها با مطالعه دقیق آییننامهها و شناخت خلأهای قانونی، مسیرهایی پیدا میکنند که هم از نظر شهرداری قابل دفاع باشد و هم هزینه و زمان پروژه را کاهش دهد.
آنها در بازاری که اعتماد کمیاب است، میدانند که اعتبار شخصی و روابط قوی با تأمینکنندگان، مهندسان، و حتی مقامات محلی، میتواند تفاوت بین یک پروژه موفق و یک شکست پرهزینه باشد.
سازندگان موفق میدانند که در شرایط تورمی، مشتری به دنبال حداکثر کاربری و کیفیت در حد بودجهاش است. پس به جای معماری پرزرقوبرق بیفایده، روی طراحی انسانی و ارزشهای ملموس تمرکز میکنند.
در ایران امروز، سازنده حرفهای کسی است که فقط بلد نیست بسازد، بلکه بلد است «کسب و کارش را زنده نگه دارد و پیشبینی کند.»