تحلیلی صریح بر روند انتخاب رئیس شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور
جامعه مهندسی کشور، امروز بیش از هر زمان دیگری به مدیرانی نیاز دارد که با تکیه بر توان تخصصی، تجربه عملی، و سلامت اخلاقی، از منافع حرفهای مهندسان دفاع کنند؛ نه آنکه با پشتوانه جناحی و از مجرای باندهای سیاسی، در رأس نهادهای تخصصی قرار گیرند.

حجت عزیزی؛ نائب رئیس اسبق نظام مهندسی ساختمان تهران
در آستانه انتخاب رئیس جدید شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور، فضای رقابتی میان دو گزینه اصلی محمد مقومی و پیروز حناچی به مرحلهای تعیینکننده رسیده است. بررسی پیشینه، وابستگیهای سیاسی و نوع کنشگری مدیریتی این دو چهره، میتواند ابعاد دقیقتری از جهتگیری احتمالی این انتخاب را روشن کند.
چهرهای در امتداد تفکر اصولگرایی سنتی
مقومی چهرهای در امتداد تفکر اصولگرایی سنتی است و از جمله افرادی است که طی سالهای اخیر، عمدتاً نه بر اساس شایستگیهای مستقل حرفهای، بلکه در سایه حمایتهای سیاسی و انتصابهای محفلی، رشد کرده است.
وی در امتداد مسیر مهندس حمزه شکیب و تحت تأثیر مستقیم حمایتهای طیف اصولگرای تندرو، بهویژه جبهه پایداری، به موقعیتهای مدیریتی در سازمان نظام مهندسی دست یافته است.
جریان جبهه پایداری که مقومی بهصراحت به آن منصوب است، در سالهای اخیر بارها نشان داده در نهادهای تخصصی، بیش از آنکه به منافع جامعه حرفهای بیندیشد، منافع جناحی و ایدئولوژیک را در اولویت قرار میدهد.
تجربه مدیریت کشور توسط چهرههای این جریان، پیامدهایی مانند تضعیف نهادهای تخصصی، انزوای بدنه متخصص و رشد رانت و باندگرایی را در پی داشته است.
با توجه به تضعیف جایگاه جبهه پایداری در ساختار سیاسی کشور ـ از جمله احتمال خروج سعید جلیلی از شورای عالی امنیت ملی و نقشآفرینی مجدد طیفهای میانهرو مانند علی لاریجانی ـ استمرار تکیه بر چنین چهرههایی در نهادهایی مانند سازمان نظام مهندسی، بهویژه در رأس شورای مرکزی، نهتنها با خواست بدنه مهندسی کشور همسو نیست، بلکه نوعی عقبگرد در مسیر حرفهایسازی این نهاد تلقی میشود.
شایستگی، تجربه و مقبولیت حرفهای
حناچی؛ شایستگی دارای تجربه و مقبولیت حرفهای است و با سوابق برجسته در مدیریت کلان شهری، جایگاه علمی ممتاز، و نیز نگاهی اصلاحطلبانه مبتنی بر توسعه عقلانی، چهرهای است که هم از نظر توان اجرایی و هم از منظر پایگاه اجتماعی در جامعه مهندسی، گزینهای شایستهتر برای تصدی ریاست شورای مرکزی به شمار میآید.
ایشان نه تنها در دوره شهرداری تهران منشور شفافیت، شایستهسالاری و مقابله با فساد را بهطور عملی دنبال کرد، بلکه همواره کوشیده بدنه کارشناسی و حرفهای را در تصمیمسازیها مشارکت دهد. انتخاب وی میتواند نشانهای از بازگشت عقلانیت به ساختار نظام مهندسی باشد؛ ساختاری که سالها از سایه سیاستزدگی رنج برده است.
تردید در جهتگیری سیاسی وزیر
با وجود پیوندهای قدیمی و علمی میان حناچی و فرزانه صادقمالواجرد، وزیر راه و شهرسازی، برخی تصمیمات اخیر ـ از جمله انتصاب آقای حامد شاکرنژاد، از حامیان جدی سعید جلیلی، بهعنوان مشاور فرهنگی وزیر ـ این پرسش را مطرح کرده که آیا وزیر حاضر است برخلاف فشارهای پشتپرده، در راستای اصلاحساختار نهاد مهندسی، انتخابی شایسته و مستقل داشته باشد یا خیر؟
پیامدهای احتمالی عدم انتخاب حناچی
در صورتی که حناچی بهعنوان رئیس شورای مرکزی انتخاب نشود، بعید نیست که او در انتخابات آتی سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران بهعنوان یکی از چهرههای شاخص وارد میدان شود. چنین رویدادی میتواند آرایش نیروهای صنفی در سطح استان تهران را تغییر دهد و فضای سیاسی سازمان را به نفع گفتمان شایستهسالاری و اصلاحات حرفهای دگرگون کند.
جامعه مهندسی کشور، امروز بیش از هر زمان دیگری به مدیرانی نیاز دارد که با تکیه بر توان تخصصی، تجربه عملی، و سلامت اخلاقی، از منافع حرفهای مهندسان دفاع کنند؛ نه آنکه با پشتوانه جناحی و از مجرای باندهای سیاسی، در رأس نهادهای تخصصی قرار گیرند.
انتخاب مجدد چهرههایی مانند مهندس مقومی، نهتنها پاسخی به نیازهای واقعی بدنه مهندسی نیست، بلکه به منزله استمرار سیاستزدگی و رانتیگرایی در سازمانی است که باید نماد تخصص، صداقت و استقلال باشد. در نقطه مقابل، انتخاب دکتر حناچی، میتواند نماد بازگشت به عقلانیت، شفافیت و تجدید اعتماد عمومی به نهاد نظام مهندسی باشد.
باید منتظر ماند و دید که در نهایت رئیس جمهوری که عمده رأی خود را از طیف اصلاح طلب جامعه اخذ کرده کدام یک از گزینه های پیشنهادی وزیر محترم را انتخاب خواهد کرد.
آیا برای گزینه ی اصلاح طلب حکم ریاست را صادر می نماید یا تحت تأثیر فشار جناح های دیگر قرار گرفته و حکم را برای گزینه ی نزدیک به جبهه پایداری صادر خواهد کرد.